سونیاسونیا، تا این لحظه: 17 سال و 9 ماه و 18 روز سن داره

سونیای مادر

11 ماهگی ساری خوشگله

دیشب ٢٠/٣/٩١ سارا جان برای اولین بار راه رفت البته از کنار مبل امروز صبح هم دومین مرواریدش رو از توی اون دهان غنچه ایش دیدم ...
21 خرداد 1391

سارای نازم 11 ماهگیت مبارک

عروسک مامان پایان ١١ ماهگی و ورود به دوازدهمین ماه از زندگیت رو تبریک میگم دختر بی نظیرم هر روز عاشقترت میشوم وهر روز فکر میکنم امروز نهایت عشق است اما.... فردا می اید و من.... خدا را سپاس میگویم از این نعمت عظیم ... مادر بودنم !!! شیرخواره من... شیره جانم هزاران بار بکامت باد . لحظه ایست ان لحظه !!! ان لحظه ای که مرا با تمام وجود نازنینت طلب میکنی... کاش زمان متوقف شود. خلوتی دونفره ؛من و چشمان ناز تو, من و دستان کوچک ت ,عشق من و ارامش تو.. مادرانه هایم ارزانی ات بی نظیرم؛برای من با تو بودن ودر کنار بابا و خواهر مهربانت ناب ترین لحظه زندگیم است. تمام تلاشم ر...
18 خرداد 1391

خاطرات ساراگلی

سارای  گلم تو این یکی دو هفته گذشته ماشاا... عقلت چند برابر شده، کلی کارهای جدیدانجام میدی و تقریبا هر دو سه روزی یک کار جدید یاد می گیری خدا رو شکر غذا خوب می خوری، هر موقعی که وقت بشه سعی میکنم  ازت فیلم بگیرم و کارهای جدیدت رو با تاریخ ثبت  کنم چند تا از کارهای جدیدت اینها هستند : - بَ بَ و نَ نَ و مَ مَ و دَ دَ و کلی چیزهای دیگه می گی - عاشق دردر رفتنی و دنبال  هر کسی که لباس بیرون بپوشه و روسری سرش کنه بهانه می گیری که باهاش بری و بیشتر عصرها مامان یا بابا یا پرستارت می برنت پارک و گردش - عشق آینه داری و جلوی اجاق گاز که تو آینه اش خودت رو ببینی و کلی ذوق میکنی&n...
16 خرداد 1391

عکسهای سونیای عزیزم

سونیا در پیش دبستانی فرزانگان    بقیه عکسها در ادامه مطلب     زخم شدن لب گلم  در دندانپزشکی   نفسم در خواب ناز سونیا جان در کلاس قصه گویی ...
16 خرداد 1391

عکسهای سارا جان

سارا ی نازم   بقیه عکسها در ادامه مطلب   چهار ماهگی سارگل سه ماهگی سارا جان سارای تپل مامان سه ماهگی سارا و سفر به مشهد مقدس جیگرم در خواب ناز سونیای مهربان و خواهر جونش سارگل درحال خوردن بستنی ...
16 خرداد 1391

ساری

سارا گل الان که ١٠ ماهه است  دست میزنه و با هر آهنگی میرقصه وقتی میرم سر کار دنبالم گریه مکنه وقتی اون اشکاش رو میبینم که از اون چشم های نازش میریزه دلم براش کباب میشه باید به هر ترفندی که شده خوابش کنم یا یه جوری سرگرم بازی بشه تا من از خونه بیرون برم .هر وقت که از سر کار برمیگردم تا صدام رو میشنوه چهار دست و پا تند تند راه میره و به سمت من میاد خییییییلی ذوق میکنه   اگه بغلش نکنم خیییییییییییییییییییییییلی بهش بر میخور بغض میکنه و لبش رو وارو میکنه و میزنه زیر گریه     ...
13 خرداد 1391

روز مادر

سلام عزیز دلم خیلی دوست دارم ،خیلی شیرینی هوا آفتابی و بهاری            سونیا جان یه کاردستی و نقاشی خوشگل برای روز مادر به من داده خیلی خوبی بووووووس سونیا میگه میخوام با پولهای توی قلکم  برای مامانم  هرچیزی ی ی  ی ی ی ی ی ی که لازم داره رو بخرم   سلام دوستای گلم امسال ششمین سالیه که خداوند مهربون منو لایق نام مقدس مادر کرده و دو تا از اون فرشته ها آسمونیشو به من داده.واقعا به خاطر این لطف و نعمت بزرگی به من عطا کرده ازش ممنونم و روز و شب شکر نعمتش رو به جا میارم . این روز قشنگ و مقدس رو...
13 خرداد 1391

روز بابایی

چه کسی میبیند در پس این چهره مهربان خستگیت را پدرم روزت مبارک... روز مرد رو به مرد راستینی که مقام زیبای مردانگی را درک کرده تبریک میگم همسرم روزت مبارک... ...
13 خرداد 1391

شعر سلام

  صبح به مامان سلام میگم همین که چششم وا میشه اونم واسه بوسیدنم هر جانشسته پا میشه مهمونمون هر کی باشه مادربزرگ یا عمه صدماه بشه میگم سلام خوشحال و خیلی مهربون به آسمون سلام میگم ستاره چشمک میزنه تو دنیا هرچی خوبیه با یک سلام مال منه   ...
8 خرداد 1391